وجه تسمیه ی نام بسته نگار:
“بسته نگار” را لحنی بیادگار مانده از موسیقی دوران ساسانیان می دانند. در منابع رسمی آن را گوشه ای در موسیقی دوازده مقامیِ قدیم ایران می دانند . به نوشته دورینگ این واژه نخستین بار در آثار “صفی الدّین اُرمَوی” (613ـ693) به کار رفته است ( ایرانیکا ، ذیل واژه )؛ اما سابقه استعمال آن در “بهجت الروح” که تألیف آن را بین قرن پنجم تا اوایل قرن هفتم دانسته اند، پذیرش گفته دورینگ را دشوار می کند. در موسیقی دوازده مقامی قدیم ، هر مقامی دو شعبه و هر شعبه دو گوشه داشته است . شعبات “مقام حسینی” یکی “محیّر” و دیگری “دو گاه” بوده و محیّر نیز دو گوشه داشته که نام یکی از آن دو بسته نگار بوده است . بنابراین ، بسته نگار یکی از چهار گوشه “مقام حسینی” یا یکی از 48 گوشه موسیقی دوازده مقامی بوده است .
“جامی” در رساله موسیقی بسته نگار را مشتمل بر چهار نغمه «ح، ی، یب، یج » دانسته و مخارج آن را بدین صورت نوشته است : یج ب یب ج ی ج ح (ملاّح ، ص 67). یعنی دو فاصله “مجنّب” و یک فاصله “بقیّه” . “برگوماله” در شرح اصطلاحات رساله بهجت الروح درباره تداوم حرکت آهنگ بسته نگار در موسیقی مقامی به استناد به همان رساله نوشته است : «بسته نگار از اولین نغمه مایه شروع شده ، به سه گاه و نهفت می رود و به مایه برمی گردد» (عبدالمؤمن بن صفی الدّین ، ص 116). فرصت شیرازی یکی گرفتن “رهاوی” و “بسته نگار” را از نمونه های اختلاف نظر پیشینیان در نامگذاری برخی مقامات به شمار آورده است (ص 16)؛ در حالی که رهاوی یا راهوی از مقامهای دوازده گانه ، و بسته نگار یکی از 48 گوشه بوده است . احتمالاً شباهت بعضی از درجاتِ دایره مقامِ راهوی با نغمات سازنده دانگِ بسته نگار و نیز مشابهت لحنی آن دو موجب بروز این اشتباه شده است ( رجوع کنید به ملاّح ، همانجا).
امروزه بسته نگار در بیشتر دستگاه ها اجرا می شود. در کتاب “ردیف هفت دستگاه موسیقی ایرانی” (ص الف ـ ه)، تألیف “موسی معروفی”، بسته نگار در دستگاه شور (سپنتا، ص 278: در نغمه ابوعطا) بعد از حجاز، در افشاری بعد از جامه دران (نیز رجوع کنید به سپنتا، ص 279)، در سه گاه بعد از زابل (سپنتا، ص 276: زابل گبری ) و یک بار هم بعد از حاجی حسنی ، در چهارگاه بعد از زابل و یک بار هم بعد از حاجی حسنی (سپنتا، ص 274: یک بار پس از پنج مویه و یک بار پس از حاجی حسنی )، در ماهور بعد از آشور (سپنتا، ص 273: آشوراوند) و در نوا نیز بعد از آشور آمده است .
صفی الدّین اُرمَوی
منابع : ساسان سپنتا، چشم انداز موسیقی ایران ، تهران 1369ش ؛ عبدالمؤمن بن صفی الدّین ، رساله موسیقی بهجت الروح ، با مقابله و مقدمه و تعلیقات ه. ل . رابینودی برگوماله ، تهران 1346ش ؛ محمدنصیربن جعفر فرصت ، بحورالالحان ، بمبئی 1332؛ موسی معروفی ، ردیف هفت دستگاه موسیقی ایرانی ، تهران 1374ش ؛ حسینعلی ملاّح ، «شرحی بر رساله موسیقی جامی »، مجله موسیقی ، دوره 3، ش 106 (شهریور و مهر 1345)؛Encyclopaedia Iranica , s.v. “Bastanega r” (by J. During./ حسینعلی ملاّح / دایره المعارف اینترنتی ویکیپدیا.